رد پای دوست

آلبوم خاطرات من

۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

ترا ریخته

سلام.

این چند وقتی که مادرجان رفته شهرستان و من  و پدر تنهائیم ، برنامه ریزی غذایی افتاده گردن من و تهیه شام و نهار گردن منه ، خلاصه برنامه این شد که امروز ماکارونی درست کنم و چون حسش نبود موادش رو اماده کنم رفتم یه قوطی کنسرو مایع ماکارونی گرفتم ، 

 

منتها روی قوطیش نوشته که تهیه شده از سویا و روغن سویای تراریخته ، از اسم تراریخته خوشم نمی یاد چون یعنی دستکاری ژنتیکی و محصولاتی از این دست مشکوک به این هستن که سلامت انسان رو به خطر میندازن و قبل نوشتن این پست هم سراغ بعضی دوستان رفتم و نظرشون رو درباره این محصولات پرسیدم.حالا تا اونها جواب بدن . شما از این محصولات استفاده میکنید؟

 

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amir

نقاب برداشته ها

تو پست های قبلی گفتم که من پیکم و کارم تحویل غذا به مشتری هاست و گاها بخاطر محیط کارم ، مثلا شده که همکارای خانمم ، مثلا حجابشون درست و درمون نبوده و بخاطر همین اون نظر سنجی ( کلیک ) رو گذاشتم و صد البته که حجابشون به من ربطی نداره ها اما ....

 

از اونجا که من پیک غذا رو میبرم تو بلوک مشتری و غذا رو دم در بهشون تحویل میدم ، 

1.هستن خانم هایی که خیلی ریلکس مثلا حجاب ندارن و میان دم در و غذاشون رو میگیرن و تشکر میکنن .

2.هستن خانم هایی که ادم رو پشت در خونشون یا بلوکشون معلل میکنن تا مثلا یه لباسی چیزی بپوشن و یا چیزی بندازن سرشون تا بیان پشت در.

3.هستن خانم هایی که اصن من نمی بینمشون و تمام کارها از طریق دست های پشت در انجام میشه.

 

حالا یه همکار دیگه هم دارم اون میگه ، خانمها به کنار ، اینا وضعشون خوبه ، اقایون که دیگه بدتره که نگم بهتره

 

حالا اینا رو هستن ، چیزیکه باعث معذب شدن من میشه اینه که خب ، یا طرف کلا حجاب داره یا نداره ، به خودش مربوطه ولی اینکه مثلا بری تو کافه و تا تو رو دید سریع شالشو بکشه سرش و بعدش 5 دقیقه دیگه عادی و بدون شال رفت و امد کنه و این هی تکرار بشه ، باعث معذب شدن ادم میشه . ایشالله که اسلام در خطر نمی افته و منم اونورو نگاه میکنم تا بیش از این معذب نشه ، اما گمونم در دراز مدت اینم به مرور درست میشه و دیگه اونم سخت نمی گیره.

 

چرا دارم اینو میگم؟؟؟ چون من دهه شصتی یه جوری تو گوشم خوندن که ای تو دستت به نامجرم بخوره اتیش گرفته و خاکستر میشی ، بخاطر همین این دوره گذار ، هست ، مردم همینن ، همه که پوششون چادر نیست ، سعی میکنن رفتارشون تاثیر گرفته از فرهنگشون باشه ، زوری که نیست که . اون نگاه کردنه هم صرفا برای تحویل غذا و کارت کشیدن با دستگاه کارتخوانه و بعدش تموم ، حاجی حاجی مکه. خیلی خوبه که ادم تو زندگیش ادم های سطح مختلف جامعه رو ببینه اقای مسئول و نه اینکه رد بشه بگه مردم لبخند میزنن همه ی خوبه. اره منم گوشیم سرقت شد سعی کردم لبخند رو لبم باشه و روحیه ام خوب بمونه اما این به اون معنی که شما فکر می کنید نیست.

 

 

 


سوال نوشت : 

من غذا رو بهشون تحویل میدم مثلا میگم بفرمائید نوش جان ، این جمله درسته ؟؟ جمله بهتری هست که بگم یا مثلا تاپ لول کلاس و احترام  و اینا باشه بعد مثلا بیشتر تحویل بگیره ؟؟

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amir