لالایی بخون برامون مادر ...
بخون تا خوابمون ببره ، بخون تا در آغوشت ، به دور از همه استرس ها و دغدغه ها اروم بگیریم
بخون تا خواب ببینیم که این کرونا یه خواب بد برامون بوده
بخون تا فقط نجوای اروم تو رو به جای هیاهوی کرونا بشنویم
بخون و با آغوش گرمت ، در آغوشمون بگیر تا برای دقایقی یادمون بره همه چی
بخون تا چشم هامو ببندم و خند ها رو به یاد بیارم ، اون قدیمایی که خیلی دور نبودن
بخون تا یادم بیاد یه روزی همو در اغوش می گرفتیم ، می بوسیدیم ، صورت ها رو واقعی و بدون ماسک می دیدیم ...
آخ که چقدر لالایی هات قشنگه ...
دوست دارم فیلم زندپیمون دوباره کثل قبل رنگی بشه ...
اما یه حس بدی هم دارم ، اخبار رو بالا و پایین میکنم ، یه سوال پرسیدم
آیا با واکسناسیون کرونا جمع میشه ؟ خبرها میگه نه ، من یه سوال پرسیده بودم
عصبانی بود ، منم بودم ، ما هم بودیم ، همه خسته و ناراحت بودن و هستن
بعضی چیزا رو ئقت میفهمی که از دست دادینشون ، وقتی که کنارت نیستن
راستی مرگ شروع یه ماجرای دیگست؟
اونجا این خنده ها هم هستن؟ یا ... مرگ هم قشنگی خودشو داره
اما هنوز هستیم ،هنوز هستم ، هنوز خنده های بچه ها قشنگه
هنوز زندگی قشنگه
- ... هنوز اون ور خط هستی؟
+ ... آره اما ، بغض کردم ، تنها شدیم
- ... اون وقت معنی تنهایی چیه؟
+ .. از هم فرار میکنن ، می کنیم ، وقتی همه رفتن من موندم و خودم و فضای مجازی و یه آینه و اینترنتی که تمام شد ، اون وقت من موندم و خودم
- ...
+ ... هنوز هستی؟
- ... هنوز نفس میکشم ...
خدا رو شکر
سلام..
غمناک... ترسناک... شاید قشنگ:)
نوشته ای که بتونه خواننده اش رو تحت تاثیر قرار بده اره قشنگه...